منابع ریاضی برای مبتدیان معماری
برخی از منابعی را که گمان میکنم به شکلگیری تفکّر ریاضی در نو آموزان معماری (با توجّه به وضع موجود ذهنی آنها) کمک میکند، ذیلاً معرّفی مینمایم:
- مغالطههای ریاضی؛ غلامرضا یاسیپور؛ مؤسّسۀ فرهنگی و انتشاراتی محراب قلم
- تاریخ جبر؛ محمّدقاسم وحیدی اصل؛ از مجمو عۀ کتابهای تاریخ ریاضیّات دبیرستانی؛ انتشارات علمی و فرهنگی
- تاریخ هندسه؛ محمّدهادی شفیعیها؛ از مجمو عۀ کتابهای تاریخ ریاضیّات دبیرستانی؛ انتشارات علمی و فرهنگی
- تاریخ حسابان؛ عبدالحسین مصحفی؛ از مجمو عۀ کتابهای تاریخ ریاضیّات دبیرستانی؛ انتشارات علمی و فرهنگی
- تاریخ محاسبه؛ مهران اخباریفر؛ از مجمو عۀ کتابهای تاریخ ریاضیّات دبیرستانی؛ انتشارات علمی و فرهنگی
- از فیثاغورس تا اینشتین؛ همایون معین؛ از سری ریاضیّات پیشدانشگاهی؛ شمارۀ 16؛ مرکز نشر دانشگاهی
- گروه و گراف آن؛ همایون معین؛ از سری ریاضیّات پیشدانشگاهی؛ شمارۀ 14؛ مرکز نشر دانشگاهی
سلام ممنون از منابعتون، یه سوال داشتم: به نظرم بعضی از دانشجوهای معماری به طور ذاتی این تفکر ریاضیگونه رو دارند و از اون در طرحهاشون استفاده میکنند؛ یعنی میتونند بدون ارائهی دلیل منطقی و یا روند طراحی، طرحِ به ظاهر چشمنوازی ارائه بدهند، منظورم از چشم نواز اینه که هارمونی خوبی بین اجزای طرح به چشم میخوره... میخواستم بدونم اگه کسی نتونه این کیفیت رو توی طرحاش پیاده کنه مشکلش با فهم و درک ریاضیک (به قول دکتر ندیمی) حل میشه؟ ممنون
قبول دارم، اصولاً هروقت تصمیم میگیرم خلاصه صحبت کنم نامفهوم از آب در میآد...امیدوارم این توضیحم بهتر باشه: از درس ریاضیات و آمار چیزی فهمیدم که قبلاً برام معما شده بود، اینکه "ریاضی" به نوعی از اصول عالم صحبت میکنه، یعنی اونارو بازگو میکنه، معماری هم وارد کردن یا خلق اثر جدید به همین عالمه، پس باید با قوانینش هماهنگ باشه. بهنظرم طرحهایی که به عنوان "طرح خوب" شناخته میشوند طرحهایی هستند که تا حدودی این قوانین رو رعایت کردند.. ولی کسایی هستند که بدون اینکه متوجه وجود این قوانین باشند به طور ناخودآگاه، طرحی رو ارائه میدهند که جزو اون دستهی "طرح خوب" محسوب میشوند. میدونم که کسی مثل میس وندر روهه با علم به اینکه چهکار میکنه، (میدونه چه روابطی بین اجزایی که طراحی میکنه برقرار میکنه) طراحی میکنه. یعنی وقتی ازش چرای کارهاشو بپرسی میتونه قانعت کنه.. در کنار این دو گروه یه عده هم هستند که چنین رابطهای بین اجزای طرح نمیتونند برقرار کنند. بعنوان مثال هرکار میکنه حجمش چشمنواز نمیشه (چشمنواز یعنی متابع قوانین طبیعت، همونطور که یک منظره طبیعی چشمنواز
ادامه: یک منظرهی طبیعی چشمنوازه چون با این قوانین هماهنگه)، یا در مورد پلان یا بهطور کلی "طرح"... خیلیها رو دیدم با این مشکل... حالا سوال اینجاست که فهم ریاضی میتونه توی این روند- روند طراحی- تأثیری بگذاره؟ یا صرفاً چنین قابلیتی به ذات افراد بستگی داره و این فهم راضی فقط قابل بیدار کردنه نه به وجودآمدن؟
سلام به شما... تشکر میکنم بابت برگزاری نشست اخیر همیشه میپنداشتم که این بهشتی ها و ندیمی ها و امثالهم ادم های خاصی اند و بسیار عالم و عامل. اما بااین نشست فهمیدم که نه انطورها هم نیست و فقط این رسانه ها و جوسازی هاست که اینطور مینماید.شاید بگویید که به قدر فهم شما سخن گفتند ولی نه....البته امیدوارم که اشتباه برداشت کرده باشم .ممنون
ممنون استاد جواب بخش اول سوالم رو توکلاس این هفته گرفتم، ولی بخش دومش هنوز برام روشن نشده. "این فهم ریاضی فقط قابل بیدار کردنه یا میتونه بهوجود هم بیاد؟" یعنی مثلاً ممکنه ذهن کسی این فهم رو نداشتهباشه، ولی با مطالعه و مشاهده و... بتونه یک بنایی که با چنین فهمی طراحی شده رو تحلیل کنه و نظمش رو بشناسه و در عین حال همچنان ذهن و مغزش توانایی تولید طرحی با چنین نظمی رو نداشته باشه؟
هندازش هم کتاب خوب و جالبیست.مواردی که در اینجا لیست شده اند زیاد به پیوند میان ریاضی و معماری انهم در بدو ورود کمکی نمیکند(با عرض پوزش نظر شخصی بنده ست) یه سوال مباحث گره و گرافها در معماری هم کاربرد دارند یا فقط در شهرسازی؟